خب. ببینید. امروز زیاد چیز خاصی برای گفتن ندارم. منتها پیرو آخرین کتابی که چند روز پیش ها خوندم که فلسفه تنهایی رو بررسی میکرد باید بگم که من به دره ی اکنون. کنار چشمه ی تنهایی خیلی علاقه دارم. یعنی فقط علاقه خالی دارم. هیچ وقت خودم رو اونجا تصور نمیتونم بکنم. {‌حوصله تایپ کردن ندارم}‌ ولی میخوام بگم الانه خواه یا نا خواه دارم تو این موقعیت تنهایی قرار میگیرم و امیدوارم همین فرایند ادامه دار باشه. به قول نویسنده تنهایی نه به معنای انزوا که به معنای خلوت میتونه انسان رو قشنگ بگیره و طعم رشد رو بهش بچشونه.Anyway. کم کم دارم تو تحلیل تکنیکال خوب عمل میکنم. امروز چندتا سهام رو پیشبینی کردم و درست درومد و از این خوشحالم. 

ولی خب از طرفی خیلی بی سابقه جوری اعصابم ضغیف شده که خودم از دست خودم عاصی شدم. ترجیح میدم تبری که سفارش دادم به دستم نرسه. مثل shining یهو دیدی عمل کردم :) . ولی واقعا عجیبه ها. صدای ساعت مچی که چند متریم قرار داره رو میشنوم و هیچ اختیاری ندارم از خودم که هر لحظه نخوام این ساعت لعنتی رو پرت نکنم تو صفحه لپتاب. فکر میکنم نمودار سینوس روزگار تخمی و فسردگی الان ۳pi/۴ رو به عنوان ارگومان گرفته و داره تو قعر نمودار ترتیب منو میده. که خب لعنت بهش.

خلاصه دورنما اوکیه ولی الان بازده منفی ای دارم. از بورس یه چیزای خوبی یاد گرفتم راجع به زندگی. مثلا همین. یه سهم تو نمودار سالانه داره رشد میکنه ولی دقیق که بشی ممکنه تو همین فرایند رشد روزهای متمادی هم حتی بازدهی منفی داشته باشه. برام دعا کنید. خیلی دعا کنید.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

استدیو خوانندگی ویستا سازه حمل بار از لرستان به سراسر کشور بیمه سامان saman insurance عکاسی و تمام امور مربوط به عکس کتاب خارجی رضا عابدی تراب Travel Agency دانلود پاورپوینت های درسی